یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

این روز ها

این روز ها
دلم فقط گاهی
یه ب غ ل روز های
گرم می خواهد
که به وقت رفتنمان
از زیر درختان
برف هایش اب شود
.
این روز ها
دلم گرفته می شود
وقتی دلت به وسعت
ابرهای اسمان نظاره می کند
.
بیا بنشین بر پستوی دلم
و با من بگو
از نسیم
از بهار
.
از برکه ی کنار
درخت سیب عشق مان
.
این روزه ها
پیش خودمان باشد
دیگر سیب ها ی
دلم دست نیافتنی می شود
در ظهر تابستان
سال گذشته
.
.
دلشان می خواهد
همون جور بماند
.
شاید نگاه هر رهگذری
به سیب های سرخمان
نباشد

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:دلنوشته,اشقانه,سیب,شعر,ناب,بهار,نسیم,عشق,وسعت,پرستو,درختان,
  • به غریب آشنا

    ای رهگذر ناآشنا،صدایت را شنیدم. هنوز هم میشنوم ودل ازین ندا غرق در نشاط دارم.آیاتو پرنده ای نواگر ی یا فقط آوائی هستی که در آسمان بیکران سرگردان است؟ بااینکه تو در نغمه دلپذیر خودجز وصف نور خورشید وگل نمیکنی،نمیدانم چرا نغمه تو برای من داستانی حکایت میکند که سراسر آن با رویاهای دورودراز آمیخته است . ای نوید بهار،تو برای من رهگذری ساده نیستی،وجودی نامرئی هستی.صدائی دلپذیر هستی.رازی پنهان هستی.صدائی هستی که من در روزهای دوران کودکی خود بدان گوش فرا میدادم وبه شنیدن آن در میان درختان ،در روی بوته های گل، در آسمان پهناور ،مشتاقانه جستجوی ترا میکردم.بارها برای یافتن تو در جنگلها وچمنزارها سرگردان شدم ، اما هرگز ترا که آرزو وعشق ومایه امید من بودی ،نیافتم.اکنون دوباره گوش به نغمه تو فرا داده ام. دوباره روی چمنها دراز کشیده ام وآنقدر به ترنم های تو گوش میدهم که بتوانم دوباره خودرا در روزگار دلپذیر کودکی احساس کنم. ای غریب آشنا ،ازپرتو وجود تو این دنیای تلخ ،برای من باز بصورت سرزمین جادوئی رویا وخیال در آمده.بصورت آن دنیایی درآمده که گوئی ازروز ازل تنها برای تو ساخته اند.ا،صدایت را شنیدم. هنوز هم میشنوم ودل ازین ندا غرق در نشاط دارم.
    آیاتو پرنده ای نواگر ی یا فقط آوائی هستی که در آسمان بیکران سرگردان است؟
    بااینکه تو در نغمه دلپذیر خودجز وصف نور خورشید وگل نمیکنی،نمیدانم چرا نغمه تو برای من داستانی حکایت میکند که سراسر آن با رویاهای دورودراز آمیخته است .
    ای نوید بهار،تو برای من رهگذری ساده نیستی،وجودی نامرئی هستی.صدائی دلپذیر هستی.رازی پنهان هستی.صدائی هستی که من در روزهای دوران کودکی خود بدان گوش فرا میدادم وبه شنیدن آن در میان درختان ،در روی بوته های گل، در آسمان پهناور ،مشتاقانه جستجوی ترا میکردم.
    بارها برای یافتن تو در جنگلها وچمنزارها سرگردان شدم ، اما هرگز ترا که آرزو وعشق ومایه امید من بودی ،نیافتم.
    اکنون دوباره گوش به نغمه تو فرا داده ام. دوباره روی چمنها دراز کشیده ام وآنقدر به ترنم های تو گوش میدهم که بتوانم دوباره خودرا در روزگار دلپذیر کودکی احساس کنم.
    ای غریب آشنا ،ازپرتو وجود تو این دنیای تلخ ،برای من باز بصورت سرزمین جادوئی رویا وخیال در آمده.
    بصورت آن دنیایی درآمده که گوئی ازروز ازل تنها برای تو ساخته اند

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    این روز ها

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا